فرهاد

ساخت وبلاگ
£€r!:
هربار از آیینه میپرسم سوالم را
 در چشمهای خویش میبینم زوالم را

برگشته طاووسی که از رونق بیاندازد
بازار سرد زخمهای روی بالم را

شوقی اگر در من بمیرد اتفاقی نیست
بادست خود هم میزنم فنجان فالم را

رودم ولی هرگز به دریایی نمیریزم
تا برکه ای گم کرده رویای محالم را

تا از دهان آشنایی نشنوم نامی
برصورتم پیچیده ام اینبار شالم را

در من نباید انتظار شعله ای باشد
پوشانده یک خروار خاکستر ذغالم را

زل میزند مادام در من رخوتی آنسو
هربار از آیینه میپرسم سوالم را...

فرهاد...
ما را در سایت فرهاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzadgoodarzi66 بازدید : 143 تاريخ : يکشنبه 26 خرداد 1398 ساعت: 14:58

تصویر غم و غصه و اندوه و گناهم
من منتظر رویش یک نیم نگاهم

پربسته و طوفان زده در سیل خروشان
در کشتی امنت بده ای عشق پناهم

کو دادرسی در پس این بی ثمری ها
پیوسته به دنبال تو من چشم به راهم

هر لحظه که بی توست٬ مرا خانه خرابیست
وابسته به یک ناله و محکوم به آهم

بانوی سحر٬قبله نو٬روح دمادم
خورشید بتابان به سرانجام سیاهم

فرهاد...
ما را در سایت فرهاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzadgoodarzi66 بازدید : 84 تاريخ : يکشنبه 26 خرداد 1398 ساعت: 14:58

رهاتراز شفق سرخ گون راز آلود
کنار برکه رنجور بی سر انجامی

درون دایره ای از شکست خوردن ها
کشاکش پژمردگی و ناکامی

و درحوالی آسمان بی خورشید
میان زمزمه مرگ نا به هنگامی

بدون تو درگیر مرگ و اندوهم
غریبه ای وسط شعله های بدنامی

بیا و چلچله ها را دوباره عاشق کن
غزل بریز به پیمانه های ناکامی

فرهاد...
ما را در سایت فرهاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzadgoodarzi66 بازدید : 154 تاريخ : يکشنبه 26 خرداد 1398 ساعت: 14:58

«که میداند درخت تشنه تنها چه میخواهد»واز این زندگی٬این عمر٬این دنیا چه میخواهدتمام عمر کافر بود بر خورشید و حالا همبه پاییزش امید است و بهاران را چه میخواهدبرایش کفتران از خاطرات باغهای دور میگویندومی فرهاد...ادامه مطلب
ما را در سایت فرهاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzadgoodarzi66 بازدید : 141 تاريخ : يکشنبه 26 خرداد 1398 ساعت: 14:58

برگ تقویم مرا نای خزان برمیداشت
ناگهان پیرهنت بوی بهار آورده

سربه زیر آمده بودم همه عمر ولی
یک نظر توبه شکستن،چه به بار آورده

مثل دیوانه و ماهیم،من و چشمانت
این بلاییست که نی بر سر مار آورده

سر برون میکشم از پیله خود هنگامی
که صدای تو نوای دف و تار آورده

هوس سیب دلم داشت،ولی لبهایت
خبر از معجزه فصل انار آورده

فرهاد...
ما را در سایت فرهاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzadgoodarzi66 بازدید : 79 تاريخ : يکشنبه 26 خرداد 1398 ساعت: 14:58

فکر کردن چیز خوبیه...البته اگه حالت خوب باشه،اگه میزون باشی...اگه گاهی وقتا بی دلیل به یه جا خیره نشی...اگه هنوز با وسواس ادوکلن میخری،اگه برات مهمه چی تنته... فکر کردن چیز خوبیه...اما...اگه قرار باشه فرهاد...ادامه مطلب
ما را در سایت فرهاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzadgoodarzi66 بازدید : 121 تاريخ : يکشنبه 26 خرداد 1398 ساعت: 14:58

اگر قرار باشد هر چیزی بعد از مرگ بوی جایی که دلتنگ آن است را بدهد...

 

بی شک من بوی تورا خواهم داد....

فرهاد...
ما را در سایت فرهاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzadgoodarzi66 بازدید : 86 تاريخ : يکشنبه 26 خرداد 1398 ساعت: 14:58

هوا ابریست...
زمستان سخت می تازد...
زمین یخ بسته،دنیا سرد،دلها آه... یخبندان...
نگاه هر کدام از ما سلام مبهم افسوس یا وحشت...
بدنهامان غبار اندود
و لب از خنده ای عاجز...
خیابان خالی از هر شوق،شب در هر کجا پیداست.
وطن آبستن اندوه،شرف ارزانتر از سکه
و زندان در درون هر کدام از ما تلمبار است...
فراوان دسته سگ های ولگرد و چه اندک شیرهادر بند...
صدا از غار غار زاغها مملو،قناری سخت افسرده...
زمین و آسمان خسته... و میهن سخت بیمار است...


فرهاد...
ما را در سایت فرهاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzadgoodarzi66 بازدید : 139 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 14:36

ما را از این قبیله به جز غم نشد نسیب
از خاک کوره سرشته،خدا روزگار ما

دردیست در دل و هر دم زبانه میکشد
گویی به جز عذاب نیاموخت آموزگار ما



فرهاد...
ما را در سایت فرهاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzadgoodarzi66 بازدید : 153 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 14:36

روی تراس سفره ترمه قدیمی تان را میتکاندی...
حواس کوچه پرت شد...
زمین خوردم...
این بار موهایت را ببند... آن ترمه و موهای تو و باد... حواس دنیارا پرت میکنند....

فرهاد...
ما را در سایت فرهاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzadgoodarzi66 بازدید : 154 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 14:36